تغییر عنوان

عیادت از مریض یک عمل ارزشمند اجتماعی است که چنانچه با قصد قربت همراه گردد علاوه بر آثار دنیوی فراوان، دارای ثواب فراوان اخروی نیز می باشد اما چنانچه همین عمل، بدون رعایت آداب آن به جا آورده شود نه تنها از زمره
پنجشنبه، 9 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تغییر عنوان
تغییر عنوان

 

نویسنده: مسعود رضانژاد فهادان
منبع فارسی: راسخون





 
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حدیث " أفضَلُ العبادَةِ أجراً سُرعَةُ القِیامِ مِن عِندِ المَریضِ"

چکیده مقاله:

عیادت از مریض یک عمل ارزشمند اجتماعی است که چنانچه با قصد قربت همراه گردد علاوه بر آثار دنیوی فراوان، دارای ثواب فراوان اخروی نیز می باشد اما چنانچه همین عمل، بدون رعایت آداب آن به جا آورده شود نه تنها از زمره عبادات خارج می شود بلکه گاهی تبدیل به گناه و معصیت نیز می گردد.

کلید واژه:

عیادت، عبادت، آداب عیادت، شرح نهج الفصاحه، نهج الدرایة، شرح حدیث.

اصل حدیث:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أفضَلُ العبادَةِ أجراً سُرعَةُ القِیامِ مِن عِندِ المَریضِ[1]؛ با فضیلت ترین عبادت از نظر ثواب، آن است که زودتر از پیش مریض برخیزی.

تصحیح متن:

علاءالدین علی بن حسام در کتاب کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال این حدیث را بدین شکل نقل نموده است که: «أفضَلُ العِیادَةِ اَجْراً سُرعَةُ القِیامِ مِن عِندِ المَریضِ»[2] اما ابوالقاسم پاینده در کتاب نهج الفصاحة، در نقل حدیث مذکور، أفْضَلُ الْعِیادَة را به صورت أفْضَلُ الْعِبادَة ضبط نموده است. از آنجا که نهج الفصاحة در میان کتب روایی، کتاب منبع و مرجع نبوده؛ همچنین در منابع اصیل مثل کنزالعمال، عیادت، با دو نقطه نقل شده است، قطعاً نقل آقای پاینده غلط می باشد.
در غیر این صورت ممکن بود کسی اشکال بگیرد که چگونه ممکن است زودتر برخواستن از نزد مریض از میان همه عبادات با فضیلت تر باشد.
اتفاقاً در منابع معتبرتر شیعه، روایتی به همین مضمون بدین صورت وارد شده است:
إِنَّ أَعْظَمَ الْعُوَّادِ أَجْراً عِنْدَ اللَّهِ لَمَنْ إِذَا عَادَ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ خَفَّفَ الْجُلُوسَ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ الْمَرِیضُ یُحِبُّ ذَلِکَ وَ یُرِیدُهُ وَ یَسْأَلُهُ ذَلِک؛[3] از میان عیادت کنندگان کسی که نشستن را طولانی نمی کند نزد خدای متعال دارای بیش ترین اجر و ثواب است. مگر آنکه مریض به نشستن بیشتر عیادت کننده، تمایل داشته و این را از او [قلباً] درخواست نماید.

بحث لغوی:

عیادت از ریشه عَوَد گرفته شده است. فیروز آبادی در قاموس المحیط، عَوْد را به رجوع معنا کرده است.[4] علامه مصطفوی معتقد است سرکشی از مریض را عیادت می نامند زیرا این سرکشس [دائماً توسط افراد مختلف] تکرار می شود.[5] اما به نظر نگارنده عیادت را به خاطر اثری که عیادت در عودِ سلامتی و بازگشت مریض به جامعه دارد عیادت نامیده اند.
در دین اسلام برای عیادت از مریض، توصیه های مکرری صادر شده است تا آنجا که اگر کسی در مسجد، معتکف باشد می تواند برای عیادت از مریض بدون اینکه اعتکاف او باطل گردد از مسجد خارج شود. اما همواره توصیه های مکرر شارع مقدس به عیادت از مریض با ذکر آداب آن توأم بوده است. و این نکته ای برای تمام مبلغین و تمامی کسانیست که دستی در تربیت دیگران دارند که سنت ها را همراه با آداب آن ذکر نمایند. زیرا آنچه سنت را سنت نگه می دارد رعایت آداب آن است. فی المثل در بحث خودمان، چنانچه افرادی، بدون رعایت آداب عیادت و فقط با استناد به روایاتی که امر به عیادت از مریض نموده به این کار اقدام نمایند در عمل، مریض و خانواده او را با هزاران مشکل اساسی مواجه می کنند مشکلاتی که برخی از آنان به قدری بیّن و بزرگ است که ممکن است اصل عیادت را خدشه دار نماید. در حالی که از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: لا یُعادُ الْمَریضِ إلا بَعْدَ ثَلاثٍ؛[6] عیادت نمی شود مریض مگر پس از سه روز؛ رعایت این ادب و ده ها آداب دیگری که در کنار توصیه به عیادت شده است باعث می شود این دستور الهی به زیباترین وجهِ ممکن، تحقق یابد.
بنابراین چنانچه کار خوبی را بدون رعایت آداب آن به جا آوریم قطعاً آن را از ارزش انداخته ایم حتی ممکن است آن کار ارزشمند به کاری ضد ارزش بدل گردد.
و این بدان جهت است که عدم رعایت آداب، منجر به تغییر عنوان می گردد و لذا بسته به عنوان جدیدی که پیدا می کند حکم جدیدی بر آن بار می گردد.
یکی از عناوینی که با بسیاری از عبادات فردی خصوصاً عبادات اجتماعی، مرز نزدیک دارد عنوان مزاحمت است در حدیث مذکور، چنانچه عیادت از مریض، توأم با مزاحمت گردد عنوان مزاحمت بر عنوان عیادت غلبه کرده، به طور کلی آن را محو می گرداند. یعنی دیگر نمی گویند به عیادت آمد بلکه گفته می شود برای مزاحمت آمد.
خداوند متعال در آیه 264 سوره بقره از منت به عنوان مرز مشترک انفاق یاد کرده و می فرماید: چنانچه انفاقات خود را توأم با منت همراه سازید انفاق به ایذاء و منت تغییر عنوان خواهد داد. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی.
مصادیق فراوانی می توان برای این قاعده بیان نمود از جمله:
1. پخش شربت و شیرینی در اعیاد اسلامی همراه با راه بندان که در این صورت این عمل حسنه از عنوان تعظیم شعائر اسلامی و مذهبی به ایجاد مزاحمت برای مردم کوچه و بازار تغییر عنوان خواهد داد.
2. حضور در جلسات علمی و کلاس درس امّا بدون رعایت آداب آن، زیرا در این صورت، عنوان تعلیم به عناوین بی حرمتی به استاد، حق الناس، و ده ها عنوان دیگر تغییر داده می شود.
3. صدقه و کار خیری که همراه با منّت صورت گیرد.
4. تغییر عنوان عبادت به عنوان ریا.
5. عزاداری برای ائمه اطهار علیهم السلام امّا بدون رعایت ضوابط آن تا آنجا که ممکن است عزاداری برای سالار شهیدان علیه السلام به وهن مذهب، تغییر عنوان دهد.
6. صله ارحام و دید و بازدید، بدون رعایت آداب آن که ممکن است به یکی از عناوین اسراف یا بستر سازی برای غیبت و تهمت و اسراف و غیر آن تبدیل گردد.
7. همچنین بی توجهی به آداب، منجر به تغییر عنوان غسل جمعه به عنوان اسراف می شود.
8. در باب معامله و کسب، کم توجهی به آدابِ آن، منجر به رباخواری و جنگ با خدا می گردد.
9. و…

مریض حقیقی؟!!

نکته دیگر اینکه گرچه منظور حضرت رسول صلی الله علیه و آله از مریض در این حدیث، کسی است که به لحاظ پزشکی بیمار بوده امّا با عنایت به اینکه از مجموع 23 موردی که ریشه مرض در قرآن استعمال شده 13 مورد آن در مورد افراد لجوج و منافق و کافر است از باب توسعه در حدیث همچنین از باب اینکه دلالت الفاظ بر معانی معنوی آن از دلالت الفاظ بر معانی ظاهری، اولویت بیشتری دارد یکبار نیز مریض را در این حدیث به معنای منافق و لجوج و معاند و کافر می گیریم بدین صورت که:
با فضیلت ترین ملاقات ها به لحاظ اجر و ثواب، زود برخواستن از نزد شخص منافق و بیمار دل و لجوج و کج عقیده و کافر است. چنانچه عیادة را به همان نقل ابوالقاسم پاینده یعنی عبادة در نظر بگیریم وجه مذکور، بسیار مناسب خواهد بود. بدین صورت که:
بالاترین عبادات از حیث ثواب، ترک منافق و کافر و بیمارْ دل و زود برخواستن از نزد ایشان است.

نتیجه گیری:

هر چقدر یادگیری سنت ها و عمل بدان ها ارزشمند است به همان اندازه، یادگیری آداب اسلامیِ آن نیز ارزشمند است زیرا چنانچه کارهای ارزشمند، بدون رعایت آداب آن صورت پذیرد نه تنها بی ارزش می شوند بلکه در اغلب موارد به کاری ضد ارزش بدل می گردند.

پی‌نوشت‌ها:

1. نهج الفصاحة؛ حدیث 645
2. کنزالعمال، 9/97، ش25153
3. قرب الإسناد، صفحه 13
4. العَوْدُ: الرُّجوعُ. القاموس المحیط، 1/441
5. العِیَادَةُ به اعتبار تکرّرها. التحقیق، 8/307
6. کنزالعمال، 9/103، شماره 25188

کتابنامه:
1. قرآن کریم
2. پاینده، ابو القاسم؛ (1363) نهج الفصاحة، تهران، انتشارات دنیای دانش، چاپ چهارم.
3. حمیری، عبد الله بن جعفر؛ (1413ق) قرب الإسناد، محقق و ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول.
4. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب؛ (1415ق) القاموس المحیط، بیروت، انتشارات دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل.
5. متقی هندی؛ (1413ق) کنزالعمال، بیروت، نشر موسسه الرساله، بی تا.
6. مصطفوی، حسن؛ (1430ق) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت قاهره لندن، انتشارات دار الکتب العلمیة- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط